سبد خرید خالي مي باشد

وقت طلاست! همۀ ما این را می دانیم. جالب است بدانید که گاهی واقعاً مشکل ما کمبود این طلا نیست، بلکه نحوۀ مدیریت آن است. با مدیریت زمان و برنامه ریزی درست، می توانیم بین کار و تفریحاتمان تعادل برقرار کنیم و به انجام هر دوی آن ها برسیم. امروز، بیش از پنجاه تکنیک مدیریت زمان وجود دارد. در واقع، تکنیک های مدیریت زمان آن قدر متنوع هستند که شما با هر ویژگی شخصیتی می توانید تکنیک مختص به خودتان را از میان آن ها بیابید. در این مطلب، چند تکنیک برتر مدیریت زمان را برگزیده ایم و آن ها را به شما معرفی می کنیم.  اگر می خواهید با چند روش مدریت زمان برای کارایی بهتر و رضایت بیشتر از خود آشنا شوید، با ما همراه باشید.

تکنیک پومودورو (Pomodoro Technique)

در اواخر دهۀ 1980، فرانچسکو سیریلو (Francesco Cirillo) تکنیک پومودورو را طراحی کرد. در زبان ایتالیایی، Pmodoro به معنای گوجه است. بر اساس این تکنیک، کارها را باید به چندین قسمت تقسیم کرد و آن ها را در فواصل زمانی انجام داد؛ یعنی پس از 25 دقیقه کار، 5 دقیقه استراحت کنید. هر کدام از این دوره های 25 دقیقه ای «پومودورو» نام دارد.سیریلو از تایمری گوجه ای شکل استفاده می کرد؛ به همین دلیل، نام پومودورو، به معنای گوجه، را برای این تکنیک انتخاب کرد. پس از چهار پومودورو (دورۀ 25 دقیقه ای)، دورۀ بلندمدت تر، یعنی 15 تا 20 دقیقه، استراحت می کنید. البته، هیچ چیزی نباید سبب ایجاد اختلال در این دوره های 25 دقیقه ای شود.

فلسفۀ موجود در پس این تکنیک، بسیار ساده است؛ استراحت های مکرر سبب افزایش چابکی ذهن می شود و همچنین، باعث می شود احساس خستگی به سراغتان نیاید. با استفاده از این تکنیک، ذهن شما همواره برای انجام کارهای جدید آماده است و هیچ چیزی، اعم از فیسبوک و توئیتر، نمی تواند حواستان را پرت کند.

تکنیک GTD

GTD یکی دیگر از مشهورترین تکنیک های مدیریت زمان به شمار می رود. GTD مخفف عبارت Getting Things Done، به معنای «انجام دادن کارها» است. دیوید آلن (David Allen) این تکنیک مدیریت زمان را طراحی کرد. در این تکنیک، شما باید همۀ کارهایتان را روی کاغذ یادداشت کنید، سپس آن ها را به قسمت های کوچک تر تقسیم کنید؛ اما چرا باید کارهای مورد نظرمان را یادداشت کنیم؟ وقتی شما کارها را یادداشت می کنید، آن ها را پیش چشمتان مشاهده می کنید و می توانید رویشان تمرکز کنید. در واقع، دیگر نیازی نیست برای یادآوری آن ها فکر کنید و به حافظه تان مراجعه کنید.

با سازمان دهی کارهای تان، می توانید آن ها را به راحتی مدیریت کنید. همچنین، این کار سبب کاهش استرس و اضطراب در شما خواهد شد. تکنیک مدیریت زمان GTD امکان مدیریت بهتر کار و زمان را به شما می دهد.

ماتریس آیزن هاور (The Eisenhower Matrix)

اگر اهداف و کارهایتان را اولویت بندی کنید، می توانید به راحتی، از پس انجامشان بربیایید. ماتریس آیزن هاور از محبوب ترین چارچوب ها برای اولویت بندی وظایف و کارها به شمار می رود. دوایت دیوید آیزن هاور (Dwight D. Eisenhower) سی و چهارمین رئیس جمهور آمریکا بود. در ماتریس وی، کارها به چهار قسمت تقسیم می شدند:

ضروری+ مهم

غیر ضروری+ مهم

ضروری+ غیرمهم

غیرمهم+غیرضروری

کارهای ضروری:  همان کارهایی هستند که احساس می کنید باید سریع بهشان رسیدگی کنید (مانند پاسخ دادن به ایمیل یا پیام). همچنین، کارهایی که ددلاین دارند و باید آن ها را در وقت مشخصی تحویل دهید در زمرۀ کارهای ضروری قرار می گیرند.

کارهای مهم: کارهای مهم همان کارهایی هستند که به اهداف بلندمدت شما مربوط می شوند. این کارها بخشی از چشم انداز شما در مورد زندگی یا کسب و کارتان هستند.

کارهای ضروری و مهم در اولویت قرار دادند.

و اما منظور از کارهای «مهم اما غیرضروری» چیست؟ کارهای مانند ورزش کردن، یادگیری و برقراری ارتباط با دیگران در این دسته قرار می گیرند.

این روش مدیریت زمان به شما کمک می کند به همۀ کارهای ضروری و مهم تان برسید و تفریحات تان را نیز در برنامه تان بگنجانید.

قورباغه رو قورت بده

تکنیک « قورباغه رو قورت بده » متعلق به برایان ترسی (Brian Tracy) است. اما این به چه معنا است؟ قورباغۀ شما دشوارترین و مهم ترین کاری است که طی روز، باید انجام دهید.  این کار را در اولویت قرار دهید و پیش از هر کار دیگری، انجامش دهد. بدین ترتیب، بقیۀ کارها برایتان راحت تر به نظر می رسند. در همان ابتدای روز، از این که دشوارترین و مهم ترین کار را انجام داده اید حسی خوشایند به سراغتان خواهد آمد و بدین ترتیب، با انرژی، به سراغ انجام دیگر کارها خواهید رفت.

سخن آخر

تا به اینجا، برخی از محبوب ترین تکنیک های مدیریت زمان را برشمردیم. همانطور که مشاهده کردید تکنیک های مدیریت زمان انواع متعددی دارند و شما بسته به روحیه و کارهای تان، می توانید بهترین آن ها را برگزینید و با برنامه ریزی و مدیریت زمان تان، هم از کارتان لذت ببرید و هم به تفریحات و کارهای شخصی تان برسید.

 

ارزش های درونی تان کدامند؟ آیا هنگام انتخاب شغل، به آن ها توجه می کنید. ارزش های درونی از مهم ترین چیزهایی هستند که باید هنگام انتخاب شغل آن ها را در نظر داشته باشید. شغل مطلوب شما همان شغل سازگار با ارزش های درونی تان است؛ در واقع، چنین شغلی می تواند حس خوبی در شما ایجاد کند و شما را به سوی مسیر موفقیت و کامیابی پیش ببرد؛ در مقابل، سازگار نبودن شغل با ارزش های درونی نیز می تواند برایتان مشکل آفرین باشد. در این مقاله، به اهمیت ارزش های درونی در انتخاب شغل خواهیم پرداخت.

ارزش های درونی و انتخاب شغل

آیا ارزش های درونی تان را می شناسید؟ ارزش ها همان چیزهایی هستند که فکر می کنید در زندگی و کارتان اهمیت دارند. این ارزش ها هستند که اولویت های شما را تعیین می کنند (یا بهتر است بگوییم، باید تعیین کنند). اگر کارتان با این ارزش های درونی تان مطابقت داشته باشد، زندگی بر وفق مرادتان خواهد بود. اگر ارزش های درونی تان را نمی شناسید، اصلاً عجیب نیست. برخی افراد، مدت هاست که ارزش های درونی شان را می شناسند و آن ها را برای خودشان شفاف سازی کرده اند؛ برخی دیگر نیز هنوز این ارزش ها را در خودشان شناسایی نکرده اند. شاید چندین سال پس از شروع زندگی حرفه ای تان و عوض کردن چندین شغل، به شناخت این ارزش های درونی برسید.  در ادامه، به برخی از این ارزش های درونی و نمودشان در دنیای کار می پردازیم.

  • موفقیت و پیشرفت:

    اگر برایتان مهم است که همواره در مسیر موفقیت و پیشرفت باشید و شغلتان دستاوردی به غیر از پول و مادیات برایتان داشته باشد، هنگام انتخاب شغل باید این موضوع را در نظر بگیرید و شغلی را انتخاب کنید که در آن، جای ترقی و پیشرفت وجود داشته باشد.
  • استقلال:

    اگر دوست دارید در تصمیم گیری و کار، کاملاً مستقل باشید، باید به دنبال گزینه هایی باشید که همواره مجبور به اطاعت از دیگران نباشید؛ علاوه بر این، اگر موضوع استقلال عمل خیلی برایتان مهم است، باید به دنبال یافتن شغلی باشید که در آن، کسی همواره نظارت بر کارهایتان نداشته باشد.
  • ارتباطات:

    اگر شخصی اجتماعی هستید و همواره دوست دارید با دیگران ارتباط برقرار کنید، باید شغلی متناسب با این ارزش و روحیه تان انتخاب کنید؛ در غیر این صورت، ممکن است در انزوا پژمرده شوید.
  • کمک به دیگران:

    اگر روحیه تان به گونه ای است که از کمک کردن به اشخاص و گروه ها لذت می برید، باید به دنبال یافتن شغلی باشید که این فرصت را برایتان فراهم کند.
  • پرستیژ شغلی:

    اگر پرستیژ شغلی برایتان مهم است، باید شغلتان را متناسب با این روحیه تان انتخاب کنید، وگرنه، ممکن است همواره ناخشنود باشید و هیچ وقت به رضایت شغلی نرسید.
  • امنیت:

    اگر موضوع امنیت خیلی برایتان مهم است و اصلاً ریسک پذیر نیستید، هنگام انتخاب شغل، حتماً به این خصوصیت تان توجه کنید.
  • کمک به بهبود وضعیت جامعه:

    اگر دغدغه تان جامعه و کمک به بهبود شرایط آن است، باید به دنبال یافتن شغلی در همین راستا باشید؛ در این صورت، شغلتان علاوه بر پول، رضایت قلبی را نیز به شما هدیه خواهد داد.
  • اثرگذاری:

    اگر می خواهید شخصی اثرگذار باشید، باید شغلی متناسب با این نیازتان پیدا کنید تا از لحاظ روحی نیز راضی باشید.

چگونه ارزش های درونی مان را بشناسیم؟

تا به اینجا، با برخی از ارزش ها و تاثیرشان روی انتخاب شغل آشنا شدید.  اما چگونه ارزش های درونی مان را بشناسیم؟ ارزش درونی هر شخصی متفاوت از ارزش درونی شخص دیگر است؛ در نتیجه، شما باید به دنبال یافتن ارزش های درونی خودتان باشید؛ به عنوان مثال، برخی ترجیح می دهند برای یک سازمان مشخص کار کنند و ساعات کاری مشخصی داشته باشند، برخی دیگر نیز ترجیح می دهند آزادانه و در هر ساعتی که دوست داشته باشند کار کنند. این فقط مثالی ساده بود. اگر ارزش های درونی تان را نمی شناسید، به دنبال شناخت آن ها باشید، سپس به تحلیل شان بپردازید. اگر این ارزش ها را بشناسید، بپذیریدشان و در برنامه ها و تصمیم گیری هایتان به آن ها ارج بنهید، زندگی به مراتب برایتان شیرین تر خواهد شد.

در ادامه، چند قدم برای شناخت ارزش های درونی را برایتان خواهیم گفت:

قدم اول: ببینید چه وقت هایی خیلی خوشحال هستید و احساس سعادتمندی می کنید. عواملی را که سبب ایجاد این احساس شادی و سعادتمندی شده بودند شناسایی کنید.

قدم دوم: ببینید چه وقت هایی احساس غرور می کنید و به خودتان می بالید. در خودتان عمیق شوید و ببینید چه چیزی باعث شده به خودتان ببالید و احساس غرور کنید.

قدم سوم: ببینید چه وقت هایی احساس رضایتمندی می کنید. بررسی کنید و ببینید که این احساس رضایتمندی ریشه در چه عواملی داشت.

قدم چهارم: براساس این احساسات (سعادتمندی، غرور و رضایتمندی)، ارزش های درونی تان را مشخص کنید.

قدم پنجم: ارزش های درونی تان را اولویت بندی کنید. در این مرحله، باید حسابی در خودتان کنکاش کنید و ببنید کدام ارزش ها برایتان اهمیت بیشتری دارند.

قدم ششم: نگاهی دیگر به لیست ارزش هایتان بیندازید و ببینید آیا این ارزش ها واقعاً متناسب با دیدگاه شما به زندگی هستند یا خیر. آیا این ارزش ها باعث می شوند احساس بهتری نسبت به خودتان داشته باشید یا خیر.

Change Management 3

 

 

اصول و روش های مدیریت تغییرات در شرایط بحرانی


هر بحران از سه مرحله تشکیل شده است: «ابتدا»، «میانه» و «انتها». هر کدام از این مرحله ها، رفته رفته به نمایش در می آیند. عملکرد هر کسب و کار، در میانۀ راهِ بحران می تواند مشخص کند که آیا انتهای بحران به فاجعه ای عظیم ختم خواهد شد یا اینکه همه چیز به خیر خواهد گذشت. هر بحرانی سرشار از پیچیدگی ها و تغییرات است؛ از این رو، «مدیریت تغییرات» می تواند همان چیزی باشد که کسب و کار را از عاقبت فاجعه آمیز بحران نجات می دهد. در دوران بحران، همه چیز با سرعتی باور نکردنی پیش می رود؛ اما با به کار بستن اصول و روش های مدیریت تغییرات می توان همه چیز را در شرایط بحرانی مدیریت کرد. در این مطلب، هر آنچه لازم است در مورد اصول و روش های مدیریت تغییرات در شرایط بحرانی بدانید را برایتان خواهیم گفت. 

 

  • همواره در حال چارچوب بندی بحران باشید

وقتی بحرانی پیش می آید، به هیچ وجه، تصور نکنید که همۀ ابعاد بحران را به خوبی شناسایی کرده اید  و توانسته اید چارچوبش را مشخص کنید. چرا که بحران همواره ابعاد جدیدی را از خودش به نمایش می گذارد. هنگام وقوع بحران، انعطاف پذیر بوده و همواره پذیرای تغییرات و اطلاعات جدید باشید. اگر تحلیل های تازه، داده های جدیدی را در اختیارتان قرار داد، پذیرای آن باشید و برنامه تان را براساس داده های جدید تغییر دهید؛ در واقع، بحران می تواند هر روز رنگ عوض کند! آنچه را تا دیروز بی اهمیت تلقی می کردید، ناگهان اهمیت پیدا می کند؛ در نتیجه، باید همواره در حال تعیین چارچوب های بحران باشید؛ به عبارت دیگر، باید به طور مداوم، بحران و تغییرات حاصل از آن را مدیریت کنید.

 

  • با دیگران ارتباط برقرار کنید

در دوران بحران، با همۀ اعضای شرکت ارتباط برقرار کنید، از صاحبان آن گرفته تا کارمندان! حتی سعی کنید با مشتریان یا کاربران نیز ارتباط برقرار کنید. برقراری چنین ارتباط هایی باعث می شود همواره در جریان همۀ امور و تغییرات قرار بگیرید و در صورت نیاز، بتوانید بهترین و سریع ترین تصمیم ها را اتخاذ کنید. یادتان باشد که شفافیت و صداقت، از لازمه های این ارتباط به شمار می روند.

 

  • آمادگی رویارویی با هر اتفاق پیش بینی نشده ای را داشته باشید

مدیر بحران باید بداند که اشخاص در شرایط عادی، عملکرد متفاوتی از شرایط بحرانی دارند و همین بر غیرقابل پیش بینی بودن شرایط بحرانی می افزاید. این آمادگی باید در جهات مختلف صورت بگیرد؛ به عنوان مثال، باید خودتان را برای رویارویی با شرایطی آماده کنید که در آن، امکان استفاده از هیچ یک از ابزارهای تکنولوژی وجود ندارد.

 

  • هم فکری را از یاد نبرید

همکاری و هم فکری از مهم ترین اصول مدیریت تغییرات به شمار می روند و می توانند شما را به سمت موفقیت پیش ببرند. از طریق هم فکری، می توانید راه حل های مناسبی را برای رویارویی با بحران مورد نظر بیابید.

 

  • تیم خود را آموزش دهید

در شرایط بحرانی، از کارکنان پشتیبانی کنید و آموزش های لازم را به آن ها بدهید؛ در واقع، باید طی جلسه های متعدد، آن ها را با شیوۀ درست رویارویی با بحران و تغییرات آشنا کنید و شیوه های جدید را به آن ها یاد دهید. چنین کاری روند کار را بهبود می بخشد و تغییرات آینده را تسهیل می کند.

 

  • به صحبت های کارکنان گوش فرا دهید

در شرایط بحرانی و ایجاد تغییرات، با کارکنان وارد مکالمه شوید. از آن ها در مورد شرایط و شیوه های جدید سوال کنید و اجازه دهید ارتباط تان به شیوۀ مکالمه و دو طرفه باشد؛ به عبارت دیگر، نباید همیشه متکلم وحده باشید.

 

  • پاداش بدهید

77 درصد از کارکنان می گویند که اگر مدیران زحماتشان را ببینند و از آن ها قدردانی کنند، با پشتکار بیشتری به تلاش خواهند پردخت؛ از این رو، چنین رویکردی می تواند در مدیریت تغییرات نیز به کمک مدیران بیاید. همان طور که گفتیم، ایجاد تغییرات و سازگاری با آن ها دشوار است و در شرایط بحرانی، این دشواری به مراتب بیشتر خواهد شد. این موضوع در مورد کارکنان نیز صدق می کند. اگر می خواهید در شرایط بحرانی، کارکنان زودتر با تغییرات سازگار شوند و کارآیی بالایی داشته باشند، دستاوردهایشان را ببینید و از آن ها قدردانی کنید.

 

 

سخن آخر

همان طور که مشاهده کردید، مدیریت تغییرات از اهمیت ویژه ای برخوردار است و در شرایط بحرانی می تواند به یاری کارکنان، مدیران و کسب و کار بیاید. اگر می خواهید از دوران بحران، پیروز و سربلند به در آیید، به هیچ وجه نمی توانید مدیریت تغییرات را نادیده بگیرد. در سخت ترین بحران ها، مدیریت تغییرات، ناجی کسب و کارها خواهد بود.

 

نرم.jpg

 

مهارت های نرم ویژگی های شخصیتی و رفتارهای شما هستند و نقش قابل توجهی در پذیرش و ترفیع شما در مشاغل مختلف ایفا می کنند. این مهارت های ارزشمند، بر خلاف مهارت های فنی یا مهارت های سخت، هیچ ربطی به دانش شما در حوزۀ کاری تان ندارند، بلکه به رفتارهایی که در شرایط مختلف از خودتان نشان می دهید مربوط می شوند. حتی می توان این مهارت ها را در دستۀ ویژگی های شخصیتی یا عادات قرار داد. به عنوان مثال، نحوۀ تعامل با همکاران، نحوۀ حل مشکلات و شیوۀ مدیریت کارهای شخصی در دستۀ مهارت های نرم قرار می گیرند. اما مهارت های نرم فقط محدود به این موارد نمی شود. در این مطلب، برایتان خواهیم گفت  که به مهارت هایی مهارت نرم گفته می شود و چگونه می توان آن ها را پرورش داد. 

مهارت نرم چیست؟

مهارت های نرم به نحوۀ کار شما مربوط می شوند. از مهارت های نرم می توان به مهارت های بین فردی، مهارت های ارتباطی، مهارت های گوش دادن، مدیریت زمان و همدردی با دیگران اشاره کرد. مدیران همواره به دنبال استخدام کارکنانی هستند که مهارت های نرم را به خوبی در خودشان پرورش داده اند. کارکنانی که مهارت های فنی و مهارت های مختص به شغلشان را در خودشان تقویت کرده اند؛ اما نمی توانند زمان را مدیریت کنند یا کار تیمی انجام دهند، ممکن است نتوانند در محیط کارشان به موفقیت دست پیدا کنند.

مهارت های نرم برای موفقیت کارکنان ضروری هستند. علاوه بر این ها، تقریباً همۀ مشاغل به کارکنانی نیاز دارند که بتوانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و کارها را پیش ببرند. کسانی که مهارت های نرم را آموخته اند و آن ها را در خودشان تقویت کرده اند می توانند خیلی زود، با محیط سازگار شوند.

در مشاغل مشتری محور، مهارت های نرم نقشی بسیار حیاتی دارند. در چنین مشاغلی، کارکنان باید ارتباطی مستقیم با مشتری داشته باشند، در نتیجه، مهارت های نرم می توانند به کمکشان بیایند. به عنوان مثال، آن ها باید بتوانند با مشتری ارتباط مناسب را برقرار کنند، خوب به خواسته های مشتری گوش فرا دهند و خدمات یا محصولات مورد نظر را به مشتریان ارائه دهند.

انواع مهارت های نرم

مهارت های نرم شامل ویژگی های شخصی، خصایص شخصیتی و مهارت های ارتباطی مورد نیاز برای موفقیت در زندگی شغلی می شود. مهارت های نرم نحوۀ تعامل اشخاص را با یکدیگر مشخص می کنند. در ادامه، برخی از مهم ترین مهارت های نرم را بر خواهیم شمرد.

برقراری ارتباط

مهارت های برقرای ارتباط در همۀ مشاغل اهمیت دارند. باید بتوانید با دیگر اشخاص مرتبط با کارتان، مانند مراجعان، مشتریان، کارفرمایان یا همکاران تان، ارتباط برقرار کنید. باید منظورتان شفاف بیان کنید، چه به صورت کلامی و چه از طریق نوشتار.

همچنین باید بتوانید شنوندۀ خوبی باشید. کارکنانی موفق خواهند شد که علاوه بر توانایی بیان ایده هایشان، بتوانند به صحبت های دیگران نیز گوش دهند و با آن ها همدلی کنند. گوش دادن از مهارت های بسیار مهم در مشاغل مشتری محور به شمار می رود.

از مهم ترین مهارت های ارتباطی می توان به موارد زیر اشاره کرد:

گوش دادن

مذاکره

برقراری ارتباط غیرکلامی

خوانش زبان بدن

قصه گویی

مهارت کلامی

ارتباط بصری

نگارش گزارش یا پروپوزال

مهارت نگارش

تفکر انتقادی

در همۀ مشاغل، کارکنانی که بتوانند شرایط را تجزیه و تحلیل کنند و تصمیمات سنجیده بگیرند، ارجح هستند. فرقی نمی کند در حوزۀ تحلیل داده ها کار کنید، معلم باشید یا اینکه سیستم گرمایشی منازل را تعمیر کنید، در هر صورت، باید بتوانید مشکل را تشخیص دهید، تفکر انتقادی داشته باشید و راه حل مناسب را برگزینید. از مهارت های مرتبط با تفکر انتقادی می توان به خلاقیت، انعطاف پذیری و کنجکاوی اشاره کرد.

در ادامه، برخی دیگر از مهارت های مربوط تفکر انتقادی را برای تان خواهیم گفت:

سازش پذیری

خلاقیت

نگرش انتقادی

میل به یادگیری

تفکر منطقی

نواوری

انعطاف پذیری

حل مشکل

پژوهش

رهبری

بسیاری از کارفرمایان می خواهند بدانند که آیا شما می توانید در شرایط بحرانی و تحت فشار، تصمیمات درستی را اتخاذ کنید و به مدیریت اوضاع بپردازید. با تقویت مهارت های رهبری، می توانید از عهدۀ این مسئله برآیید. از این رو، اگر در شغل مورد نظرتان، امکان ترفیع و پیشرفت وجود داشته باشد، کارفرما می خواهد بداند که آیا شما مهارت رهبری را در خودتان تقویت کرده اید یا خیر.

از دیگر مهارت های مربوط به رهبری می توان به موارد زیر اشاره کرد:

مدیریت اختلافات

تصمیم گیری

ارائۀ بازخورد شفاف

الهام بخشیدن به دیگران

مدیریت

مدیریت مکالمه های دشوار

ایجاد انگیزه

مدیریت پروژه

کوچینگ موفقیت آمیز

نظارت

مدیریت استعدادها

مثبت اندیشی

کارفرمایان همواره به دنبال استخدام اشخاص مثبت اندیش هستند. آن ها کارکنانی را ترجیح می دهند که بتوانند با دیگران روابط دوستان برقرار کنند، مشتاق به کار کردن باشند و بتوانند این شادی و اشتیاق را در دیگران نیز ایجاد کنند. در فضاهای پراسترس کاری، مهارت مثبت اندیشی اهمیت بسیار زیادی پیدا می کند.

از مهارت های مروبوط به مثبت اندیشی می توان به موارد زیر اشاره کرد.

اعتماد به نفس

همکاری

صداقت

شوخ طبعی

صبوری

کار تیمی

کار تیمی اهمیت بسیار زیادی دارد. کارکنان باید بتوانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و پروژه ها را به انجام برسانند. توانایی مذاکره، توانایی ارائه و پذیرش بازخورد و همچنین پذیرش تنوع از مهم ترین مهارت ها به شمار می روند. از دیگر مهارت های مربوط به کار تیمی می توان به موارد زیر اشاره کرد:

تحمل پذیرش بازخورد

همکاری

خدمات مشتری

کنار آمدن با شرایط دشوار

هوش عاطفی

همدلی

ایجاد روابط بین فردی

کنار آمدن با انسان های دشوار

خودآگاهی

مهارت فروش

مهارت های اجتماعی

دیگر مهارت های نرم

تا به این جا با مهارت نرم و برخی از مهمترین مهارت های نرم آشنا شدید. در ادامه، برخی دیگر از مهارت های نرم را نیز بر خواهیم شمرد.

اراده

اخلاق کسب و کار

آگاهی از ترندهای کسب و کار

مدیریت عواطف

پیروی از قوانین

کار کردن تحت فشار

استقلال

مدیریت دانش

مدیریت عملکرد

بهبود روند

مدیریت استرس

صبوری

ایجاد توازن میان زندگی و کار

سخن آخر

تا به اینجا، با مهارت های نرم و تاثیرشان بر زندگی شغلی تان آشنا شدید. برای موفقیت در مسیر شغلی تان، باید به فکر یادگیری و پرورش این مهارت ها باشید. مهارت های نرم متفاوت از مهارت های سخت هستند، در نتیجه، نحوۀ یادگیری شان نیز متفاوت از یکدیگر است. مهارت های سخت قابل سنجش هستند، در نتیجه، یادگیری شان، در مقایسه با یادگیری مهارت های نرم، بسیار آسان تر است.

 

 

 

 

 

choose-way

  

10 نکته ای که به شما کمک می کند مسیر خود را در زندگی پیدا کنید


 

اگر می خواهید در زندگی سعادتمند باشید، صرفا در پیش گرفتن یک مسیر نمی تواند به شما کمک کند، بلکه باید به دنبال یافتن مسیری درست باشید که شما را به سمت زندگی سعادتمندانه ببرد؛ در واقع، مسیر درست به ما می گوید که چه زمانی باید چه تصمیمی بگیریم. داشتن مسیر در زندگی، به معنای داشتن هدف برای پیشرفت تدریجی و رسیدن به مقصد است. اما تعیین مسیر و هدف، همیشه ساده نیست. در این مطلب، 10 نکته ای را که به شما کمک می کند تا مسیر خود را در زندگی پیدا کنید، برایتان خواهیم گفت.

 

  • خودتان را بشناسید

خودشناسی مسئلۀ بسیار مهمی است که می تواند زندگی را برایتان آسان تر و لذت بخش تر کند. پیش از تعیین هدف و مسیر زندگی، باید خودتان و جایگاه کنونی تان را به خوبی بشناسید. سعی کنید شفاف ترین تصویر ممکن را از زندگی تان ترسیم کنید.

 

  • کارها را به تعویق نیندازید

باید از گوشۀ امنتان دل بکنید و دست به اقدام بزنید! اگر بخواهید برای همیشه در این گوشۀ امن بمانید و دست به هیچ اقدامی نزنید، هرگز مسیر درست زندگی تان را نخواهید یافت. یادتان باشد که به تعویق انداختن کارها ما را تنبل و منفعل می کند. هر چه زودتر به سراغ انجام کارها بروید، بهتر است. جسارت داشته باشید و به خاطر هراس از شکست، تصمیمات و کارها را به تعویق نیندازید.

هر چه بیشتر تردید کنید و کارها را به تعویق بیندازید، یافتن راه درست برایتان دشوارتر خواهد بود. هر بار که به دنبال یافتن بهانه ای برای توقف یا تعویق بودید، سریع مچ خودتان را بگیرید و به کارتان بپردازید. سعی کنید ترس هایتان را بشناسید، به آن ها گوش دهید و از آن ها به عنوان منبع انرژی تان استفاده کنید.

 

  • هدف مورد نظرتان را انتخاب کنید

چند نفر را می شناسید که هیچ هدف مشخصی در زندگی ندارند و فقط از این شاخه به آن شاخه می پرند؟ این اشخاص را می توان به راحتی، از سبک زندگی و روش های انتخابی شان شناسایی کرد؛ به عنوان مثال، این اشخاص همواره در حال تغییر شغل هستند و در زندگی، هیچ هدف مشخصی را دنبال نمی کنند. اگر نتوانید هدف گذاری درستی داشته باشید، یافتن مسیر درست برایتان دشوار خواهد شد؛ به عنوان مثال، می توانید هدف شغلی و تحصیلی تان را مشخص کنید.

هدفتان را با توجه به نقاط ضعف و قوت تان انتخاب کنید و سعی کنید از نقاط قوت خود برای دستیابی به اهدافتان بهره بگیرید.

 

  • اقدام کنید

پس از شناسایی هدف، نوبت به عمل می رسد. کافی است دست به کار شوید تا مشکلات تان حل شود و از شر موانع نیز خلاص شوید. وقتی از درستی مسیرتان مطمئن شدید، تردید و تعویق را کنار بزنید و دست به کار شوید.

 

  • مثبت اندیش باشید

تحت هر شرایطی، باید مثبت اندیش و امیدوار باشید. مسیر زندگی پر از پستی و بلندی است و شما باید خودتان را برای عبور از این مسیر آماده کنید. نباید در رویارویی با مشکلات، جا بزنید. با نگرشی مثبت، می توانید به جنگ دشواری ها بروید.

 

  • چه چیزی باعث شادی تان می شود

اگر چیزی سبب خرسندی تان می شود و به زندگی تان معنا می بخشد، از آن دست برندارید و همیشه به دنبالش باشید.  

  • داور خودتان باشید

به آنچه دیگران در مورد شما و اهدافتان می گویند گوش ندهید. اگر می خواهید مسیر درست زندگی را پیدا کنید و به سعادت برسید، اعتماد به نفس داشته باشید و داور خودتان باشید.

 

  • از ارزش هایتان دست نکشید

همیشه یادتان باشد که اگر از ارزش هایتان دست بکشید، دیگران نیز ارزشی برای شما قائل نخواهند شد. ارزش هایتان هستند که شما را از دیگران متمایز می کنند و باعث می شوند شخصی منحصر به فرد و متفاوت باشید. این ارزش ها می توانند مسیر درست زندگی را به شما نشان دهند.

 

  • خودتان را بپذیرید

خودتان را بپذیرید. هرگز سعی بر سرکوب آنچه مایۀ خرسندی تان می شود نداشته باشید. همواره برای ساختن بهترین نسخه از خودتان تلاش کنید و هرگز سعی نکنید از دیگران تقلید کنید یا اینکه شبیه کس دیگری باشید. شما انسانی منحصر به فرد و قدرتمندید و می توانید بر آینده و سرنوشت خودتان احاطه داشته باشید.

 

  • دست از نشخوار فکری بردارید

دست از نشخوار فکری بردارید، چرا که باعث بروز استرس و اضطراب در شما خواهد شد. درست است که تصمیم گیری نیاز به تفکر دارد؛ اما باید مرز میان تفکر و نشخوار فکری را بشناسید. نشخوار فکری راه به هیچ جا نخواهد برد و صرفاً سبب آزارتان خواهد شد. سعی کنید در لحظه زندگی کنید و انرژی تان را صرف فکر کردن در مورد گذشته و آینده نکنید.

 

 

سخن آخر

هر کسی می تواند زندگی خودش را متحول کند، فقط کافی است بخواهد و دست به کار شود. مسیر درست زندگی را با برداشتن گام های کوچک آغاز کنید و هراسی به دل راه ندهید. اگر مسیر را ادامه دهید و مشکلات پیش رو را پشت سر بگذارید، این گام های محکم، می توانند شما را به سر منزل سعادت و شادمانی برسانند. مسیر زندگی شما همان لحظه لحظه های زندگی تان است؛ هر آنچه انجام می دهید و هر رویایی که در سر می پرورانید، همان لحظه های ارزشمند است، پس هدفمند و وقت شناس باشید. از ندای درونتان پیروی کنید و خودتان را باور داشته باشید. هر روز، مشغول کار و تلاش باشید، در خودتان غور کنید و به ندای درونتان گوش دهید تا بتوانید مسیر درست زندگی تان را بیابید.

 

برترین دوره های مهارتی

مدیریت استرس

 استرس خواه ناخواه در زندگی همه‌ی ما وجود دارد و مدیریت و کنترل آن یکی از مهم‌ترین مهارت‌های زندگی امروزی است. استرس یک حالت روحی است که بر اثر فشار های خانوادگی، کاری، روزمره و ... در فردی ایجاد می شود و بهتر است هر فردی روش های مدیریت استرس را آموخته باشد. استرس موجب می شود تا اخلال در روحیات فرد ...
نام استاد :

فرشاد رضایی نامدار

طبقه درسی :

مهارت‌های فردی

مهارت ارتباط موثر

ارتباط موثر چیست و داشتن مهارت ارتباط موثر چه تاثیری بر زندگی روزمره ی ما و موفقیت های ما دارد؟ روزانه در جامعه ای که در آن زندگی می کنیم، مردم در تلاشند تا در هر لحظه با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. موفقیت در مورد کار، جایگاه اجتماعی و ... در گرو برقراری ارتباط موثر و کارا است. این ارتباط از راه های ...
نام استاد :

سیدمحمد صادق میری

طبقه درسی :

مهارت‌های فردی

مدیریت تعارض در کار و زندگی

تعارض بخشی از زندگی روزانه ما است، اختلاف نظر درباره کوچکترین تا بزرگترین مسائل با افرادی که ویژگی‌های شخصیتی متفاوتی دارند باعث بروز تعارض و درگیری می‌شود. مدیریت تعارض یکی از مهارت‌های زندگی است که به ما کمک می‌کند زندگی آرام‌تر و بهتری داشته باشیم .دراین دوره آموزشی با مهارت حل تعارض، راهبردها و ...
نام استاد :

دکتر داوود ذوالفقاری

طبقه درسی :

مهارت‌های فردی

مدیریت زمان به روش کیمیاگران

زمان با ارزش‏ ترین دارایی برای هر انسان است و همه انسان ها به یک اندازه از این ثروت و دارایی برخوردارند. استفاده ی مناسب از زمان و یا به تعبیری مدیریت زمان ، به شما کمک می کند تا در بسیاری از امور موفق باشید. اموری مانند ازدواج، کار، تحصیلات و امور مهم روزمره. البته لازم به ذکر است وقت شناسی که از م...
نام استاد :

دکتر عقیل تقی زاده

طبقه درسی :

مهارت‌های فردی